برایم فرقی نمی کند
که این شهر لعنتی
چقدر ساختمان و خانه و خیابان دارد
وقتی که تو در این شهر
دیــــــوانه میکند مرا !
شباهـــت این روزها با روزهایــــی که وعــ ــده میدادی
جدا که شدیم ، هر دو به یه احساس رسیدیم
تو ب “فراغت” ، من به “فراقت”
یک حرف که مهم نیست !
بارها گفتم به تو :
چشمها برای نگاه است
اما ..
تو هرروز با ادامه متن...
ادامه متن...
می خواهی بروی
برو!
نگو
زمان همه چیز را درست می کند
درخت که نیستم
در پاییز
گریه کنم
در زمستان
سبک ادامه متن...
به تو که فکر میکنم بغض می آید اشک می آید دلتنگی می آید ادامه متن...
چه گره ی کوری به زندگیَت انداخته ام که فقط “من” باید از سرت باز شوم ؟؟؟
خدایااااا گوشت رو بیار جلو ؛ خسته نیستم ، دلم نگرفته ، کم نیاوردم … فقط بگو : دوسم داری
تو را مثل قانون… کسی رعایت نمی کند؛ چرا غمگینی دلم؟ تو را برای شکستن سرشته اند…!
کمی دیر آمدی ای عشق!اما باز با این حال،اگر چیزیاز این غارتزده باقیست،غارت کن..!
خــدايــا شبــيه بـادکـنکي شــده ام از بغـضهـايــي کـه به اجبــار فــرو داده ام… التـماســت ميکـنم… فقــط يـک ســوزن ! تــکه تــکه شــدنـم بــاخــودم…
تو چه میفهمی از روزگارم…؟از دل تنگی هایم؟گاهی به خدا التماس میکنم خوابت را ببینم…میفهمی؟فقط خوابت را..
کاش می شد
دنیا را
تا کرد و گوشه ای گذاشت ،
مثل جانماز مادر !